مرسدس، انویدیا و گوگل چگونه خودروهای هوشمند هوش مصنوعی می‌سازند؟

هفته گذشته مرسدس بنز رویداد ویژه ای را برگزار کرد که کل آینده خودروها و وسایل نقلیه مرسدس را پوشش می داد. مرسدس بنز یکی از بزرگترین تولیدکنندگان خودرو در جهان است. مرسدس بنز که به دلیل کیفیت، عملکرد، طراحی و فناوری شناخته شده است، اغلب از همتایان خود بهتر عمل می کند. در حالی که بسیاری در ایالات متحده بر این باورند که هنری فورد اولین خودرو را خلق کرد، کارل بنز از مرسدس بنز بود که این کار را کرد.

من صاحب مرسدس بنز خودم بودم و در نهایت از خرید پشیمان شدم و قسم خوردم که هرگز مرسدس دیگری نخرم. اما اکنون، پس از شنیدن آنچه مرسدس بنز اعلام کرد، فکر می‌کنم زمان آن رسیده است که در این وضعیت تجدید نظر کنم، زیرا آنچه شنیده‌ام به طور بالقوه به هر دو مشکلی که با این شرکت داشته‌ام می‌پردازد. این مسائل ربطی به خود ماشین ها نداشت (که عالی بودند) بلکه به رابطه من با شرکت ربطی داشت.

مرسدس بنز به همراه انویدیا و گوگل قصد دارد خودرویی واقعا هوشمند بسازد که رابطه خود را با مالک خودرو حفظ کند و به طور بالقوه در مقایسه با مردم فعلی، جلوه دوستانه‌تری برای شرکت باشد. این نوید یک رابطه با ماشین شما را می دهد مانند یک حیوان خانگی که به خوبی آموزش دیده می تواند به یک دوستی طولانی مدت تبدیل شود.

بیایید در مورد اینکه چگونه هوش مصنوعی در خودروها باید روابط ما را با خودروهایمان و سازندگان آنها بهبود بخشد صحبت کنیم. سپس با محصول هفته من، یک خودروی نمونه اولیه از آئودی، یکی دیگر از شرکای انویدیا، که پیشرفت شگفت‌انگیزتری را نوید می‌دهد، پایان می‌دهیم.

رابطه عجیب من با خودروهای مرسدس بنز

مرسدس بنز من در نوع خود شگفت انگیز بود. اولین کامیون ML 320، یکی از اولین کامیون های مرسدس بنز ساخت ایالات متحده بود و خوشبختانه یک تانک بود. زمانی که ماشین داشتم سه تصادف داشتم که هیچ کدام تقصیر من نبود. در تصادف سوم، بین دو جیپ کاملا نو بودم که یک مزدا RX-7 با سرعت زیاد در حالی که روی تابلوی ایست بودم به من برخورد کرد. ضربه برای کل دو جیپ کافی بود، اما کامیون من فقط به دو ضربه گیر نیاز داشت تا تعمیر شود.

مشکلی که پیش آمد ربطی به کامیون من ندارد. در عوض، مشکل مربوط به مشاور خدماتی بود که به او منصوب شده بود، که به وضوح فکر می‌کرد من آنقدر فقیر و ضعیف هستم که نمی‌توانم مرسدس بنز داشته باشم، چیزی که هر بار که برای سرویس می‌آمدم به وضوح بیان می‌کردند. این تجربه از برند من را ناراحت کرد، حتی اگر این یک موضوع رابطه فروشنده بود و ربطی به خود ماشین نداشت.

مرسدس دوم من، GLA 45 AMG، مدرن‌تر و همچنین خودروی عالی بود. این بسیار قدرتمند بود و به جز یک استثنا، بهترین ماشین مسابقه ای بود که تا به حال داشته ام. اما چند اتفاق افتاد که دوباره در مرسدس بنز مرا آزار داد.

یک گزینه وجود داشت که مطمئن شدم سفارش دادم زیرا برای من مهم بود: کنترل درب گاراژ HomeLink. اما بین زمانی که من ماشین را سفارش دادم و زمانی که آن رسید، شرکت آن گزینه را در بسته ای قرار داده بود که در زمان سفارش وجود نداشت. آنها بدون اطلاع من این گزینه را حذف کردند.

وقتی ماشین بدون آن رسید، این فرصت را داشتم که در هنگام سفارش، آن را با سرویس نصب کنم، نزدیک به 10 برابر هزینه اولیه. همه اینها علاوه بر این بود که مجبور بودم ماشین را در آلمان تحویل بگیرم و در طول این کار به قدری با من رفتار بدی شد که تقریباً ماشین را پس دادم و پولم را پس گرفتم.

یک مشکل دیگر این بود که ماشین ترمز دستی اتوماتیک داشت. این یک مشکل برای یک ماشین پیست است زیرا وقتی ماشین پارک شده است و ترمزها خاموش هستند، اما پس از روشن شدن مسیر وقتی ترمزها سفید هستند، لنت های ترمز به روتورها قفل می شوند، که نیاز به ترمزگیری دارد. ارزان نیست و ماشین ضعیف رانندگی می کند مگر اینکه این کار انجام شود.

AMG یک رویداد ماهانه داشت که در آن می‌توانید تماس بگیرید و سؤال بپرسید. وقتی تماس گرفتم تا در مورد این مشکل ترمز بپرسم دوباره با من بسیار بد برخورد شد و گفت که باید فقط آن را بمکم و با ترمز روشن در ماشین بنشینم تا ترمزها خنک شوند (15-20 دقیقه) زیرا وجود نداشت. هرگز نخواهد بود، یک راه حل

در هر صورت، این تقصیر خودرو نبود، بلکه افراد مرسدس بنز بودند که به نظر نمی رسید خدمات مشتری را برای یک خودروی لوکس جدی بگیرند. در حالی که تجربیات بد من با مرسدس بنز بوده است، افرادی را می شناسم که از هر خودروی لوکسی شکایت کرده اند، به استثنای رولزرویس.

به جای اینکه مجبور باشید با مردم سر و کار داشته باشید، اگر ماشین شما آنقدر هوشمند بود که به چهره شرکت شما تبدیل شود، چه می‌شد؟ می تواند خود را با نیازهای منحصر به فرد شما سفارشی کند و احتمالاً برای نجات جان شما فعالانه عمل کند.

نسل بعدی خودروهای هوشمند مرسدس بنز

من خودم را یک ماشین ماشین می دانم. من مانند بسیاری از شما، AV های خود را مجسم می کنم، اما نه به اندازه جوانی که انجام می دادم. تا نسل بعدی، خودروها هوشمند نبودند و دوستان تا حدودی ناامید کننده بودند.

مرسدس بنز با گرد هم آوردن انویدیا و گوگل، از فناوری‌هایی مانند هوش مصنوعی مولد و Omniverse Nvidia برای هوشمندتر کردن خودروها استفاده می‌کند، خودروهایی که می‌توانند با شما صحبت کنند و با آنچه نیاز دارند ارتباط دقیق‌تری برقرار کنند، در صورت بروز مشکل در تعمیرات گزارش دهند و از طریق مرسدس بنز با شما تماس بگیرند. تلاش چشمگیر برای وفادارتر کردن شما به برند و تعامل بیشتر با خودروی خودران خود.

از نحوه ساخت کارخانه‌های نسل بعدی تا نحوه ساخت خودروها، Omniverse انویدیا برای شبیه‌سازی کارخانه، خودرو، خطوط مدل‌های مختلف، روبات‌ها و پرسنلی که آنها را می‌سازند و نگهداری می‌کنند، استفاده خواهد شد.

https://www.youtube.com/watch?v=U3ZtPi5uFd8

باید بتوانید وسیله نقلیه را از زمانی که سفارش داده می شود تا زمانی که آن را دریافت می کنید ردیابی کنید و در صورت تغییر بسته ها اعلان های به موقع دریافت کنید، و باید سفارش خود را تنظیم کنید تا مطمئن شوید آنچه می خواهید در وسیله نقلیه وجود دارد یا به آن اضافه می شود. گزینه هایی که ممکن است پس از سفارش خودرو ارائه شده باشند.

اگر خودرو مشکلی داشته باشد، به جای نیاز به یافتن دفترچه راهنما یا تماس با نمایندگی، خودرو به طور فزاینده‌ای می‌تواند وضعیت را توضیح دهد و برای اصلاح آن چه کاری باید انجام دهید. اگر صدها مایل دورتر از نمایندگی این مشکل را دارید، مورد دوم می تواند بسیار مهم باشد.

سرگرمی‌ها، گزینه‌های رانندگی، صندلی‌ها، نور محیط و صندلی‌های ماساژور همگی با اولویت‌های شما تنظیم می‌شوند که ماشین شما را پیدا کند – که می‌تواند از طریق تلفن شما انجام شود. اگر با برند مرسدس بنز باقی بماند، احتمالاً این تنظیمات می‌توانند از خودرویی به خودروی دیگر منتقل شوند.

ماشین‌ها دارای کنسول‌های بازی هستند و به‌طور فزاینده‌ای می‌توانند خودشان رانندگی کنند، و به شما زمان می‌دهد تا از طیف وسیعی از گزینه‌های سرگرمی از طریق صفحه نمایش بزرگی که داشبورد جلو را اشغال کرده است، استفاده کنید. ماشین را به عنوان یک صندلی سینمای خانگی/بازی در نظر بگیرید که زمان را در سفرهای طولانی می جود یا زمانی که در ترافیک گیر کرده اید شما را سرگرم و درگیر می کند.

شما باید بتوانید در بعضی مواقع در ماشین تماس های ویدئویی کنفرانس برقرار کنید و به شما این امکان را می دهد که حتی قبل از رسیدن به دفتر در جلسات شرکت کنید (با فرض اینکه همیشه به دفتر بروید).

کاربرد جهانی این فناوری باید به خودروهای بهتر و هزینه‌های کمتر منجر شود، که باید به قیمت‌های پایین‌تر، خدمات بهتر به مشتریان و ارتباط بسیار بهتر با خودرو و مالک منجر شود. اما اجازه دهید به پایان برسانیم که چگونه این تجربه بد من با مرسدس بنز را تغییر داد.

نتیجه گیری: هوش مصنوعی در اتومبیل ها برای نجات

با حالت ML 320 که قبلاً در مورد آن صحبت کردم، با هوش مصنوعی داخلی، به جای یک تجربه بد، چیزی شبیه به این خواهد بود:

وقتی ماشین را تحویل گرفتم، به وضوح از رفتاری که با من شده‌اند ناراحت هستم، ماشین متوجه می‌شود که ناراحت هستم و می‌پرسد: “چه مشکلی دارد؟” سپس به هوش مصنوعی داخلی توضیح دادم که مشاور خدمات با من و همسرم بد رفتار می کند و ما از این موضوع بسیار ناراحت هستیم.

چیز بعدی که می‌دانم، از مرسدس بنز تماس گرفتم که می‌گوید آن‌ها این کار را انجام خواهند داد. تا روز بعد، من یک مشاور خدمات جدید دارم و پیشنهاد می کنم با رئیس بخش خدمات نمایندگی قهوه بخورم، که به من می گوید اگر مشکل دیگری داشتم با او تماس بگیرم.

به جای اینکه مرسدس بنز نخواهم، اکنون تحت تأثیر سطح خدمات هستم و در نتیجه به برند وفادارتر شده ام. من اینجا دود نمیکنم من یک نظرسنجی در مورد دل و سونی انجام دادم و متوجه شدم که اگرچه سونی در آن زمان رایانه‌های بهتری نسبت به دل می‌ساخت، اما مردم به دل وفادارتر بودند زیرا دل وقتی مشکلی داشتند با آنها خوب رفتار می‌کرد و سونی این کار را نکرد.

در تجربه GLA 45، من کاملاً مطمئن بودم که HomeLink قبل از اینکه آن را دریافت کنم روی ماشین نصب شده است، می‌توانم به ماشین بفهمانم که با من بد رفتار می‌شود و دوباره مرسدس می‌توانست قبل از اینکه من آن را خراب کنم، مشکل را برطرف کند. برند .

مهمتر از آن، خودرو می‌توانست مشکل ترمز دستی خود را تعمیر کند و آن را به مرسدس بنز گزارش کند تا سایر رانندگان مدار بتوانند از نظرات من بهره ببرند.

اساساً، من از هرگز نمی‌خواهم مرسدس بنز بخرم، به اینکه هرگز نمی‌خواهم چیز دیگری بخرم، و این سود واقعی است. ریزش مشتری هزینه هنگفتی برای هر صنعتی است. برای یک شرکت خودروسازی با شهرت کیفیت مانند مرسدس بنز، بهبود در تعامل و آموزش مشتری می تواند کیفیت محصول و وفاداری مشتری را تا حد زیادی بهبود بخشد.

من انتظار دارم که مردم توانایی انتقال شخصیتی که در مرسدس بنز قدیمی خود ایجاد شده بود را به شخصیت جدید منتقل کنند. در غیر این صورت، آنها ممکن است چنان به وسیله نقلیه متصل شوند که هرگز نخواهند از شر آن خلاص شوند.

من از طرفداران برنامه های تلویزیونی مانند “شوالیه سوار” و “مادر من ماشین” بوده ام، بنابراین مشتاقانه منتظر روزی هستم که بتوانم رابطه عمیق تری با ماشینم برقرار کنم.

مفهوم آئودی Activesphere

خودروها به ندرت از نمونه اولیه تا تولید نهایی ساخته می شوند، اما نمونه اولیه اخیر نظر من را جلب کرد: مفهوم آئودی Activesphere.

اعتبار تصویر: Audi

من در بند، اورگان زندگی می کنم، جایی که آب و هوا می تواند در یک روز از آفتابی و گرم به برفی و خطرناک تبدیل شود. من عاشق ماشین‌های اسپرت هستم، و در حالی که جگوار F-Type همسرم وقتی هوا سرد بود کاملا ترسناک بود، اما یکی از سرگرم‌کننده‌ترین ماشین‌هایی بود که تا به حال داشته‌ام.

چیزی که من نیاز دارم وسیله نقلیه ای است که مفهوم یک خودروی اسپورت را در خود جای دهد اما می تواند با فشار دادن یک دکمه به وسیله نقلیه آفرود تبدیل شود یا گسترش یابد تا بتوانم از آن برای مسابقه Costco یا دوچرخه سواری در تپه استفاده کنم. . مانند مرسدس بنز، آئودی نیز با انویدیا کار می کند تا قابلیت های مشابهی را که در بالا ذکر کردم ارائه کند.

با عملکرد سطح بالا، قابلیت پیست، و توانایی تبدیل شدن به یک خودروی آفرود یا ون مانند با فشار یک دکمه (یا حتی به صورت خودکار با تغییر شرایط)، آئودی اکتیوفهر متناسب با محل زندگی و نحوه زندگی من طراحی شده است. من می خواهم از ماشین بعدی ام لذت ببرم. البته، این الکتریکی است – بیشتر پیشرفت های آینده در وسایل نقلیه الکتریکی تنها زمانی رخ می دهد که صنعت خودرو الکتریکی شود.

https://www.youtube.com/watch?v=5V7_e-38ZsE

مفهوم Activesphere آئودی تخیل من را مانند قبل تسخیر کرد. این بسیار جذاب است، به آنچه در مورد هر ماشینی که دارم دلتنگم می‌گوید، و دارای قابلیت‌های اطلاعات سرگرمی و خودرانی است که همیشه می‌خواستم اما هرگز نتوانستم از پس آن بربیایم. تنها سؤال این است که آیا می توانم آن را تحمل کنم یا اینکه نمی توانم آن را تحمل کنم.

مرسدس بنز شخصیت ماشینی را که ممکن است بعداً بخواهم نشان می دهد و آئودی طراحی را نشان می دهد که به بهترین وجه نیازهای من را برآورده می کند. آئودی ممکن است ترکیبی از این دو را داشته باشد که کیف پول من را دریافت کند. من صاحب سه آئودی (دو TT و یک S5 کابریولت) هستم و هر دو را دوست داشتم. Activesphere می‌تواند چهارمین من شود، بنابراین برای این هفته بهترین بازی من است.

نظرات بیان شده در این مقاله متعلق به نویسنده است و لزوماً منعکس کننده نظرات شبکه خبری کالج فناوری امارات نیست.