یک شبکه مغزی ممکن است در شش وضعیت سلامت روان از جمله افسردگی، اضطراب و اختلال وسواس فکری-اجباری درگیر باشد.
یک شبکه مغزی ممکن است در شش وضعیت سلامت روان از جمله افسردگی، اضطراب و اختلال وسواس فکری-اجباری درگیر باشد.
افسردگی، اضطراب، اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی، اعتیاد، و اختلال وسواس فکری جبری همگی با مشکلاتی در همان نواحی مداری مغز مرتبط هستند.
سلامتی
12 ژانویه 2023
اختلالات در یک شبکه از مناطق مغز ممکن است در پیدایش شش وضعیت سلامت روان دخیل باشد.
این ادعا از تجزیه و تحلیل مجموعه های موجود از داده های پزشکی ناشی می شود. نویسندگان به این نتیجه رسیدند که مشکلات درون یک شبکه مغزی ممکن است در افسردگی، اضطراب، اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی، اعتیاد و اختلال وسواس فکری-اجباری (OCD) دخیل باشند.
جوزف تیلور در بیمارستان بریگام و زنان در بوستون، ماساچوست، می گوید: مطالعات اسکن مغز قبلاً نشان داده است که چندین ناحیه مختلف اندام با مشکلات سلامت روانی متفاوتی مرتبط هستند، اما نتایج آنها متناقض بوده است. تیلور و همکارانش تعجب کردند که آیا این اختلاف به این دلیل است که تعدادی از مناطق مختلف مغز در یک شبکه میتوانند همگی در حال بازی باشند.
برای کسب اطلاعات بیشتر، این تیم به سوابق سلامت 194 جانباز جنگ ویتنام که آسیب جسمی در مغز خود متحمل شده بودند، نگاه کردند. جانبازان در صورت آسیب به نواحی پشت مغز، از جمله ناحیه ای به نام قشر جداری خلفی، که با آگاهی فضایی مرتبط است، به احتمال زیاد دچار چندین بیماری روانی، از جمله شش موردی که قبلا ذکر شد، می شوند.
اگر در نزدیکی جلوی مغز آسیب دیده بودند، از جمله در ناحیه سینگولیت قدامی، ناحیه ای مرتبط با احساسات، و جزیره مرتبط با خودآگاهی، احتمال کمتری داشت که چنین تشخیصی داشته باشند.
این تیم یافته های خود را با نقشه موجود از اتصالات مغز که به عنوان شبکه عصبی شناخته می شود، مقایسه کردند. این نشان داد که وقتی مناطق خاصی در پشت مغز فعالیت کم دارند، مناطق جلویی تمایل به فعالیت بیشتری دارند و بالعکس.
محققان همچنین 193 مطالعه اسکن مغز را که شامل نزدیک به 16000 نفر بود، بررسی کردند. آنها دریافتند که افراد مبتلا به هر یک از شش بیماری روانی تمایل به کاهش بافت در نواحی پیشانی یا سایر مناطق مرتبط با آنها دارند.
در مجموع، نتایج نشان میدهد که در افرادی که هیچ گونه مشکل سلامت روانی ندارند، نواحی خلفی مغز در نواحی جلویی مهار میشوند، در حالی که در افرادی که آسیب در نواحی خلفی دارند، نواحی پیشانی بیش فعال میشوند که میتواند منجر به بیماری روانی شود. تیلور می گوید و انقباض بافت.
این امر از جراحیهای قبلی توسط محققان دیگر پشتیبانی میکند که بخشهای کوچکی از مغز را در افراد مبتلا به بیماریهای روانی شدید، مانند اختلال وسواس فکری-اجباری و افسردگی که به درمانهای دیگر پاسخ نمیدادند، از بین بردند. تمام سایت هایی که ویران شدند در مناطق جلویی بودند.
تیم تیلور این مدار را شبکه تشخیصی نامیدند زیرا به نظر می رسد در بسیاری از تشخیص های روانپزشکی مختلف نقش داشته باشد. او قصد دارد با استفاده از تکنیکی به نام تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال به عنوان یک درمان بالقوه برای بیماری های روانی، فعالیت مغز را در نواحی خلفی تقویت کند.
یافتهها با این ایده مطابقت دارند که به جای اینکه بیماریهای روانی مختلف دلایل متفاوتی داشته باشند، ممکن است یک علت زمینهای مشترک یا «عامل p» داشته باشند. این ایده بحث برانگیز است زیرا شرایطی مانند افسردگی و اسکیزوفرنی علائم بسیار متفاوتی دارند.
تری موفیت از دانشگاه دوک در دورهام، کارولینای شمالی، میگوید: «یافتهها به شواهدی که نشان میدهد بیشتر اختلالات روانی دارای آسیبپذیری مشترک هستند، میافزاید.