اخبار

Dune Browse: فعالیت زیاد ، اما عدم عمق و اشتیاق

Dune Browse: فعالیت زیاد ، اما عدم عمق و اشتیاق

توسط

ارث بردن حقوق معدن بر روی Arracis Poisoned Chalice of Paul (راست)

شیابلا جیمز / برادران وارنر

فیلم سینما

تپه

در سینماهای انگلیس از 22 اکتبر

یکی از منتظرترین فیلم های جشنواره بین المللی فیلم ونیز امسال ، فیلم دنیس ویلنوو تپه این اولین فصل از اقتباس دو قسمتی جدید رمان فرانک هربرت در سال 1965 است.

داستان در سال 10،191 بعد از میلاد در جهانی تحت سلطه امپراتوری بین ستاره ای آغاز می شود که در آن خانه های نجیب برای کنترل اجسام سیاره ای می جنگند.

خانواده Atreides ، به رهبری دوک لتو آتریدس (اسکار ایزاک) ، وظیفه دارند Arrakis را مدیریت کنند ، یک سیاره بیابانی مهمان نواز فراوان در “ادویه” ، یک ماده تغییر دهنده ذهن برای سفرهای بین ستاره ای. نه حاکمان سابق کره زمین ، خانه هارکنن ، و نه هموطن سرسخت آن ، فریمن ، از دیدن آنها خوشحال نیستند – و استخراج ادویه با حضور کرم های ماسه ای غول پیکر منطقه ای ساخته می شود.

قسمت اول فیلم انتقال قدرت پس از ورود خانواده به آراکیس را به تصویر می کشد و روابطی را برقرار می کند که پسر دوک پل (تیموتی شالامت) را با مادرش ، لیدی جسیکا (ربکا فرگوسن) و مربیانش ، استاد اسلحه ، پیوند می زند. گورنی هالک (جاش برولین) و شمشیر زن دانکن آیداهو (جیسون). موموآ).

این ترتیب م effectiveثر است: ما می دانیم که پل از آینده خود به عنوان دوک بعدی می ترسد ، که خود را وقف تربیت فکری و جسمانی می کند و می تواند روی والدین خود حساب کند که علی رغم نقش نهادی آنها ، عموماً از آنها حمایت می کنند.

مانند تپه پیشرفت اما تمرکز را از نمایش خانوادگی به سیاست و روابط آشفته او با فریمن ها تغییر می دهد. این باعث می شود دو سوم باقی مانده فیلم به یک اپرای فضایی خسته کننده تبدیل شود ، جایی که لحن جدی و رسمی شروع به تاثیرگذاری بر هیجان و رمز و راز می کند. در همین حال ، داستان به دیالوگ های کلیشه ای درباره قدرت ، شجاعت و افتخار می پردازد که همه در ژانرهای علمی تخیلی و ابرقهرمانی رایج است.

صحنه های پر از آدرنالین و نمره شگفت انگیز هانس زیمر باعث می شود تپه تجربه ای تا حدودی خسته کننده “

ویلنوو تصاویری خیره کننده را به سطح بعدی می رساند – حمله هارکوننس به آراکیس نمونه بارز آن است ، همان صحنه ای که آیداهو موفق می شود با وجود یک ضربه چاقو در ناحیه سینه ، دهها دشمن را با سهولت نسبی اعزام کند.

در حالی که فیلم مملو از تنش ، قهرمانی باشکوه و خطرات مرگبار بی شمار است ، متأسفانه از کیفیت متوسط ​​نوشتار و سطوح مختلف عملکرد بازیگران کاسته می شود.

شالامت با موفقیت یک مرد جوان را تجسم می کند که با اکراه خطرات و مسئولیت های بزرگسالی را پذیرفته است. استلان اسکارسگورد درخشندگی و حرص بارون ولادیمیر هارکنن را به طرز درخشانی به تصویر می کشد و مایه تاسف است که شخصیت او در تمام این مدت نبود. با این حال ، فرگوسن نتوانست پیچیدگی نقش سه گانه خود را به عنوان همسر ، عارف و مادر تأمین کند. او بی طرفی بیانی خاصی را انتخاب می کند و برای برانگیختن همدردی یا نفرت خاص تلاش می کند.

چانی ، جنگجوی فریمن که توسط زندایا به تصویر کشیده می شود ، هنگام غروب آفتاب به یک فرد تبدیل می شود و گهگاه در چشم اندازهای پل ظاهر می شود. بعداً ، او به عنوان کلمه ای کوتاه برای “دختر بی رحم” ظاهر شد ، قبل از اینکه در یکی از پایان پذیرترین پایان های تاریخ علمی تخیلی شرکت کند.

به طور کلی ، صحنه های پر از آدرنالین همراه با نمره انفجاری همه جا هانس زیمر ، زمان تماشای 155 دقیقه ای را به یک تجربه خسته کننده تبدیل می کند. متأسفانه ، فیلمبرداری خیره کننده گرگ فریزر ، بازیگران پر ستاره و جلوه های ویژه صنعتی ، روز را نجات نمی دهند.

تپه این کتاب نمی تواند روح محیطی و ضد استعماری رمان اصلی را منتقل کند ، و ایده ای فوری و جدید ارائه نمی دهد که بازگوئی حوادث حماسی آن را توجیه می کند. به طور خلاصه: کار زیاد ، برای قلب شما کافی نیست.

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا