تضاد ESG بین مایکل دل و ایلان ماسک
تضاد ESG بین مایکل دل و ایلان ماسک
ایلان ماسک گفته است که تلاشهای ESG یک «کلاهبرداری» است که «جنگجویان عدالتخواه شبهاجتماعی به سلاح تبدیل شدهاند».
اگر به اوایل دهه 2000 برمیگشتیم، حق با او بود. در آن زمان، طرح رجیستری ESG دل این بود که برای هر فروش متعهد، یک درخت بکارد. نهادهایی که برنامههای عدالت اجتماعی مبتنی بر محیطزیست را اجرا میکنند به دلیل حمایت از کسانی که برای آنها پول پرداخت کردهاند و مجازات کسانی که این کار را نکردهاند، با تأثیر کمی بر پایداری واقعی بدنام بودهاند.
اما آن زمان بود، و اکنون شرکت هایی مانند Dell، HP و Lenovo به دلیل تلاش های واقعی ESG، میلیاردها دلار فروش اضافی را گزارش می کنند. این تلاشها تأثیر بسزایی بر میزان زبالههایی که به محیط زیست بازمیگردند دارد.
چیزی که من طعنه آمیز می دانم این است که دو مدیر عامل، ماسک، که تلاش هایشان در تسلا و هایپرلوپ از تمرکز جهانی بر پایداری سود می برد، به نظر می رسد ضد پایداری هستند، در حالی که مایکل دل، جایی که ESG یک محرک طبیعی فروش برای شرکتش نیست، همه چیز در مورد حفظ سیاره
بیایید تمرکز این دو مدیر عامل بر پایداری را در این هفته مقایسه کنیم و با بخش جدید مورد علاقه من در آفیس 365، Microsoft Designer، راه حل DALL-E 2 متمرکز بر هوش مصنوعی که محصول این هفته من است، نتیجه گیری خواهیم کرد.
فقدان کنایه در تمرکز بر محیط زیست، محیط زیست، اجتماعی و حاکمیت نهادی فناوری
هفته گذشته، Dell یک رویداد پس از Dell Technologies World را برای پاسخگویی به سؤالات برجسته مطبوعات و جوامع تحلیلگران برگزار کرد.
Dell اخیراً محبوب ترین محل کار، نه اپل، نه آمازون و نه فیس بوک، رتبه بندی شده است – که همه آنها حتی در رتبه بندی هم قرار نگرفته اند و یکی از آنها با افزایش گسترده فعالیت اتحادیه مواجه است. آمازون و فیس بوک جدیدتر از دل هستند و اپل در بین کاربران محبوبیت بیشتری دارد، با این حال این سه چیزی جز کارمندانی دوستانه نیستند، به خصوص در دوره پس از همه گیری.
همچنین تعجب آور است که هیچ یک از شرکت های مختلف ایلان ماسک نیز در این لیست قرار نگرفتند، اما ماسک در بدرفتاری با کارکنان شهرت بدی دارد. در طول همهگیری، در برابر دستورالعملهای ایمنی کالیفرنیا مقاومت کرده و از آن زمان به بعد دفتر مرکزی خود را به تگزاس منتقل کرده است، که تمایل دارد در مراقبت از کارکنان و تلاشهای پایداری نسبت به کالیفرنیا فاصله داشته باشد. ماسک به وضوح اولویت های خود را دارد و او تمایل دارد مراقبت و پایداری کارکنان را پایین تر از اکثر شرکت های بزرگ فناوری قرار دهد.
حالا این نه جالب اینجاست که شرکت های فناوری تمایل دارند همه چیز را به معیارها بسپارند و تقریباً همه چیز را اندازه گیری می کنند. دل در طول سالها در مورد اجرای معیارها جدی بوده است و این را با درک آنچه برای سهامدارانش (کارمندان، مشتریان، شرکا و سرمایهگذاران) مهم است و سیاستهایی که به نفع آنها است، نشان داده است.
چرا عدم تمرکز ماسک بر ESG طعنه آمیز است
هایپرلوپ و به ویژه تسلا رابطه نزدیکی با پایداری دارند زیرا تمرکز دولت ها بر حذف استفاده از سوخت فسیلی و بهبود پایداری فرصت های بزرگی را برای فروش خودروهای الکتریکی و منطقی برای افرادی که در مقیاس بزرگ مانند هایپرلوپ حرکت می کنند ایجاد کرده است.
خرد متعارف نشان می دهد که حتی اگر این درست نباشد، ماسک حامی بزرگی از تلاش های ESG خواهد بود زیرا از تایید پروژه های هایپرلوپ مانند و فروش خودروهای الکتریکی حمایت می کند. علاوه بر این، بهویژه با علاقهمندان به خودروهای برقی، خریداران تمایل زیادی به «S» برای پایداری دارند و تمایل زیادی به سرمایهگذاری در انرژی خورشیدی دارند، همانطور که در مورد شرکت تابعه شهر خورشیدی تسلا وجود دارد.
در سال 2024 که اولین نسل جدید واقعاً خودروهای الکتریکی به بازار عرضه می شود، تسلا با رقابت بی سابقه ای روبرو خواهد شد. خریداران نه تنها انتخاب بسیار گسترده تری از خودروهای الکتریکی خواهند داشت، بلکه شرکت هایی را که از آنها حمایت می کنند نیز انتخاب خواهند کرد. با توجه به علاقه آنها به پایداری، آنها به احتمال زیاد شرکت سبزتری را انتخاب می کنند.
با شروع با BMW، شرکتی که به عنوان پیشرفته ترین شرکت از نظر فناوری در صنعت خودرو ظاهر شده است، بسیاری از شرکت ها در حال حاضر سبزتر از تسلا هستند. برای روشن بودن، باید تسلا را به سمت ESG سوق دهد و درعوض، در عمل به شدت عقب بماند، و به خریداران تسلا که با فکر پایداری فکر می کنند، باید مارک سبزتری را انتخاب کنند.
امسال، حرکت ماسک در توییتر به سهام تسلا آسیب رسانده است، و روشهای ماسک برای برخورد با کارمندانی که بداخلاقیهای او را منفی میدانند، دقیقاً استانداردی را برای مراقبت و تغذیه کارکنان تعیین نمیکند، چه رسد به حکمرانی خوب.
در مقابل، شرکتهایی مانند دل نه تنها بازخورد منفی را ترویج میکنند، بلکه آنها را برای تصمیمگیری بهتر در آینده جمعآوری و استفاده میکنند. اخراج افرادی که به اشتباهات شما اشاره می کنند معمولاً پایان بدی دارد زیرا اعتماد و حمایت کارمند را از بین می برد، حتی اگر انتقاد اشتباه باشد که در مورد SpaceX چنین نبود.
کاغذ بسته بندی
چیزی که من شگفتآور میبینم این است که هم مایکل دل و هم ایلان ماسک معتقدند تغییرات آب و هوایی واقعی است و اگر نگوییم مهمترین چیزی است که باید برای محافظت از نسل بشر مبارزه کرد. دل با کاهش مصرف، اطمینان از منابع انرژی سبز و ایجاد پروژههای پایداری گسترده مانند Concept Luna، از پس این چالش برآمده است.
در مقابل، به نظر می رسد ماسک معتقد است که این نباید در اولویت شرکت ها باشد، حتی اگر به دلیل یارانه ها و مشوق های مرتبط با شرکت ها و محصولاتش، از دل سود بیشتری می برد.
من فکر می کنم این به دلیل نحوه برخورد این دو مرد با کارشان است. مایکل دل موضع خود را جدی می گیرد، بسیار متمرکز است و در مورد داده های پیرامون هر کاری که Dell Technologies انجام می دهد تصمیم می گیرد. در مقابل، به نظر می رسد ماسک بر اساس لحظه و احساس خود تصمیم می گیرد، که اخیراً برای او یا شرکت هایش خوب کار نمی کند و، همانطور که می بینم، اساس موقعیت او در ESG را تشکیل می دهد.
هیچ چیز Dell Technologies رقیب شرکت های ماسک را تولید نمی کند و هر یک می تواند مشتری دیگری باشد. اما بهعنوان یک ارائهدهنده، تسلا نتوانسته است از شبکه تامین متمرکز ESG دل پیروی کند، در حالی که توانایی دل برای کاهش شدید هزینههای عملیاتی باید همچنان برای شرکتهای ماسک نشان داده شود.
به طور خلاصه، تمرکز دل بر روی ESG و حمایت از آن، شرکت را موفقتر میکند، در حالی که موضع مختلط ماسک تنها این ایده را تقویت میکند که او در حال تبدیل شدن به یک بدهی به شرکتهایش است. اگر «خانه اژدها» را تماشا کنید، مرگ یک سلسله را به دلیل دروغی می بینید که هیچکس آن را باور نمی کند. تسلا همین مشکل را در مورد پایداری دارد. به محض اینکه رقابت واقعی ظاهر شود، من شک دارم که برای آن شرکت بهتر از شاهزاده خانم جوان با چشمی سرگردان در «خانه اژدها» به پایان برسد.
طراح مایکروسافت با DALL-E 2
یکی از بزرگترین مشکلات بسیاری از ما که می نویسیم، یافتن تصویر منبع باز مناسب یا فهمیدن نحوه پرداخت هزینه برای تصویری است که در مالکیت عمومی نیست.
بسیاری از ما صفحات وب خود را می سازیم یا سعی می کنیم تصاویر را در مقالات یا ارائه های پاورپوینت قرار دهیم. اغلب، نتیجه بد است. زمانی که برای شرکتهای بزرگ کار میکردم، اغلب تصور میشد که مدیرانی که به طراحان گرافیک دسترسی دارند، بدون توجه به کیفیت کارشان، توانایی بیشتری نسبت به دیگران دارند.
DALL-E از OpenAI که اکنون در نسل دوم خود قرار دارد، تصاویری از متن شما ایجاد می کند. شما آنچه را که می خواهید توصیف می کنید و DALL-E آن را ایجاد می کند. در Microsoft Ignite هفته گذشته، ساتیا نادلا اعلام کرد که DALL-E 2 به آفیس 365 اضافه خواهد شد که Microsoft Designer نام دارد.
این ابزار از ترکیبی از فناوری هوش مصنوعی متن به تصویر و منوهای تودرتو استفاده میکند تا به شما کمک کند در کسری از زمانی که طراح گرافیک طول میکشد، به سرعت یک تصویر، صفحه ارائه یا تبلیغ حرفهای ایجاد کنید.
https://www.youtube.com/watch?v=smvyxABRZTU
چنین راه حلی از کودکی رویای من بوده است. می توانم تصویری را تصور کنم و توصیف کنم که دوست دارم نقاشی کنم، اما با وجود اینکه مادر و نامادریم هنرمند بودند، نتوانستم برای نجات جانم نقاشی بکشم.
متأسفانه Microsoft Designer هنوز در دسترس نیست، اگرچه من ثبت نام کردم تا یک کاربر اولیه در اینجا باشم. من انتظار دارم که Designer لحن را برای بهروزرسانیهای هوش مصنوعی برای سایر محصولات مایکروسافت تنظیم کند.
تصور کنید رایانه شما یک برگه کاغذ بر اساس طرح کلی شما می نویسد یا اکسل بر اساس توضیحات شما از آنچه می خواهید، یک قالب یا فرم صفحه گسترده می سازد. من انتظار دارم “ویژگی قاتل” جدید آفیس توانایی پلتفرم برای انجام بیشتر کارهای سنگین پس از دانستن آنچه می خواهید باشد.
مطمئناً بسیاری از مردم با نحوه برقراری ارتباط با آنچه می خواهند مشکل دارند. بنابراین، مانند یادگیری منطق جستجو در وب، ایجاد توانایی شما برای ایجاد توضیحات دقیق از آنچه می خواهید، یک مهارت حیاتی در آینده برای موفقیت خواهد بود.
در پایان، Microsoft Designer with DALL-E 2 تبلیغ مورد علاقه من در هفته گذشته مایکروسافت Ignite، محصول هفته من بود.
نظرات بیان شده در این مقاله متعلق به نویسنده است و لزوماً منعکس کننده نظرات شبکه خبری کالج فناوری امارات نیست.